کلیسای بلاپایس بنایی تاریخی در روستایی آرام و زیبا
کلیسای بالاپایس در روستای بلاپایس واقع شده است. این دهکده زیبا توسط لارنس دورل در کتاب «لیموهای تلخ قبرس» جاودانه شد که تجربیات او از زندگی در دهکده در دهه 1950 را به تصویر میکشد. شاید تعجب آور باشد که ببینیم چقدر از زمان او تغییر کرده است. شاید قبلا شما در این مطلب درباره کلیسای بلاپایس خوانده باشید. این بار شما را با جزئیات بیشتری از این بنای باستانی آشنا خواهیم کرد.
خرابههای کلیسای بلاپایس باستانی و ماندگار هستند و طاقهای نمادین آن به سمبلی از این منطقه تبدیل شدهاند. قدمت این بنا در اصل به قرن سیزدهم برمیگردد. این روزها محیطی محبوب برای نقاشی و طراحی هنرمندان محلی است.
دربارهی «درخت بیکاری» که در آن حوالی است، گفته می شود کسانی که زیر آن می نشینند باعث بی حالیشان می شود.
تاریخ و سرگذشت کلیسای بلاپایس
صومعه بلاپایس از قرون وسطی که ساخته شد بازدیدکنندگان را به جزیره قبرس کشانده است. از زائرانی که در گذشته در جستجوی معجزه قدم نهادهاند تا تورلیدرهای امروزی، این کلیسا هرگز بازدیدکننده کم نداشته است.
اولین کلیسا در اوایل سیزدهم قبل از میلاد توسط راهبان آگوستین، که از شهر اورشلیم بیرون رانده شدند، در زمان ایمری لوزینیان تأسیس شد.
بنای کلیسایی که اکنون میبینیم دستخوش تغییرات زیادی شده و به نام های مختلفی شناخته شده است:
- بانوی مبارک ما مریم کوهها
- L’Abbaye Blanche
- صومعه سفید
یا به نام ونیزی «بلاپایس» که در قرن بیست و یکم کمی تغییر کرده است.
این صومعه با وقف قطعه ای از یک صلیب واقعی، هدیه ای از یک شوالیه صلیبی فرانسوی، و با کمک های مالی فراوان از سوی تعدادی از زائران، دارایی و افتخارش را افزایش داد. اینجا به مکانی برای مخلصان و ثروتمندان تبدیل شد و مورد توجه خانواده سلطنتی حاکم لوزیگنان قرار گرفت.
در خلال جنگهای صلیبی، سقوط گیرنه با تهاجم جنواها به جزیره در قرن چهاردهم تسریع شد. مهاجمان پس از غارت گیرنه، صومعه را غارت کردند و در اقدامی وحشیانه، تمام مقدسات و گنجینههای صومعه را به سرقت بردند.
سقوط بلاپایس
زوال بیشتر صومعه زمانی بود که سنگهایش را برای ساختن برخی از خانههای امروز روستا برداشتند.
سرانجام پس از بحثهای فراوان، صومعه تحت مراقبت بخش آثار باستانی قبرس قرار گرفت. اکنون آن را به عنوان ویرانهای مشهور میبینیم که نمونهای باشکوه از معماری گوتیک رنسانس در شرق جزیره است.
برای قدم زدن در اطراف ساختمانهای صومعه هرگز نباید عجله کرد و مکانهای سایهدار زیادی برای فکر کردن در آرامش وجود دارد. این کلیسا دیگر برای خدمات مسیحیان ارتدکس استفاده نمی شود، اما به عنوان بخشی جدایی ناپذیر و مهم از مجموعه صومعه باز باقی می ماند.
قبل از ورود به کلیسا، بقایای نقاشیهای دیواری متعلق به اواخر قرن چهاردهم، اوایل قرن پانزدهم به سختی قابل مشاهده است، آنها اکنون قطعات کمی از نقاشیها چشمگیر هستند که صحنههایی از زندگی مسیح را به تصویر میکشند.